بيان مسئله پژوهش (شامل تشريح ابعاد مختلف مسئله، معرفي دقيق مسئله،و در نهایت طرح سوال یا سوالات اساسی پژوهش)

عصري كه در آن زندگي مي‌كنيم، عصر تغيير و تحولات شتابنده در عرصه توسعه است . به گونه اي که رشد و گسترش فناوريهاي نوين و تغييرات بسيار سريع تکنولوژيک موجب تغييرات گوناگون در اهداف و ساختار سازمانها شده است . اين تغييرات و تحولات شتابنده علاوه بر آنکه مسؤليتهاي جديدي براي سازمانها در پي داشته ،فضاي رقابتي خاصي نيز در حوزه توليدات و ارايه خدمات ايجاد کرده است که اين فضاي رقابتي ايجاد شده در حوزه سازمانها از سويي عامل تغيير در سطح مطالبات و انتظارات ارباب رجوع بوده و از سوي ديگر معلول آن نيز مي باشد.

در چنين فضايي سازمانها و علي الخصوص سازمانهايي كه مستقيما با لر‌باب رجوع در رابطه بوده ومسئوليت ارائه خدمات و تسهيلات گوناگون به ويژه به بخش خاصي از اعضاء را بر عهده دارند، بايد دائما آماده تحولات و رويارويي باتغييرات باشند. و بر پايه اين نظريه كه هر نظام و سيستمي متاثر از نظام برين خود است، خود را باتحولات آن هماهنگ سازند چرا كه جزء اين راهي براي دوام و بقاء وجود ندارد.

يكي از طريق بهينه سازي و روز آمدكردن كيفيت و كميت توليدات و خدمات ارائه شده از سوي سازمانها انتقال دانش، اطلاعات و آگاهي هاي تازه به كاركنان در هر سازماني است. آموزش ضمن خدمت، يكي از موثرترين روشهاي آموزشي در بهسازي كاركنان در جهت رشد حرفه اي و افزايش صلاحيت آنها است. اما بايد توجه داشت چنين برنامه هاي آموزشي در صورتي مي تواند موجب بهسازي و پيشرفت نيروي انساني شود كه صحيح اصولي و مبتني بر نياز كاركنان سازمان ارائه گردد. 

ليكن مساله اي كه جامعه سازماني كشور و به ويژه  اداراتي همچون بنياد شهيد و امور ايثارگران را با چالش مواجه ساخته ضعف اطلاعات روشمند مسئولين از ميزان ارتباط ميان آموزشهاي ضمن خدمت بر بهره وري در سازمان است. در حالي كه آگاهي از اين امر به  مهيا نمودن يكي از مهمترين بسترهاي موثر بر اين جريان كمك خواهد كرد.